literaturedanesh

متن مرتبط با «جبران خلیل جبران و دیوانه» در سایت literaturedanesh نوشته شده است

افق روشن

  • روزی ما دوباره کبوتر هایمان را پیدا خواهیم کردو مهربانی دست زیبایی را خواهد گرفت.روزی که کمترین سرودبوسه استو هر انسانبرای هر انسانبرادری استروزی که دیگر درهای خانه شان را نمی بندندقفلافسانه یی ستوقلببرای زندگی بس است.روزی که معنای هر سخن دوست داشتن استتا تو به خاطر آخرین حرف دنبال سخن نگردی.روزی که آهنگ هر حرفزندگی ستتا من به خاطر آخرین شعر رنج جست و جوی قافیه نبرم.روزی که هر لب ترانه یی ستتا کمترین سرود ، بوسه باشد.روزی که تو بیایی برای همیشه بیاییو مهربانی با زیبایی یکسان شود.روزی که ما دوباره برای کبوترهایمان دانه بریزیم . . .و من آن روز را انتظار می کشمحتی روزی که دیگر نباشم احمد شاملوLet's block ads! بخوانید, ...ادامه مطلب

  • احمد شاملو : دوستش می دارم

  • دوست اش می دارم چرا که می شناسمش                           به دوستی و یگانگی شهر همه بیگانگی و عداوت است هنگامی که دستان مهربانش را به دست می گیرم                                            تنهایی غم انگیزش را در می یابم . اندوه اش غروبی دلگیر است                          در غربت و تنهایی . هم چنان که شادی اش                            طلوع همه آفتاب هاست و صبحانه و نان گرم و پنجره یی              که صبح گاهان                                به هوای پاک گشوده می شود و طراوت شمع دانی ها                              در پاشویه ی حوض . چشمه یی پروانه یی و گلی کوچک از شادی            سرشارش می کند و,احمد,شاملو,دوستش,دارم ...ادامه مطلب

  • مولانا:

  • مولانا:,مولانا ...ادامه مطلب

  • اخوان ثالث

  • زمستان سلامت را نمی خواهند پاسخ گفت سرها در گریبان است کسی سر بر نیارد کرد پاسخ گفتن و دیدار یاران را نگه جز پیش پا را دید، نتواند که ره تاریک و لغزان است وگر دست محبت سوی کس یازی به اکراه آورد دست از بغل بیرون که سرما سخت سوزان است نفس، کز گرمگاه سینه می آید برون، ابری شود تاریک چو دیوار ایستد در پیش چشمانت نفس کاین است، پس دیگر چه داری چشم ز چشم دوستان دور یا نزدیک؟ مسیحای جوانمرد من! ای ترسای پیر پیرهن چرکین هوا بس ناجوانمردانه سرد است ... آی ... دمت گرم و سرت خوش باد سلامم را تو پاسخ گوی، در بگشای منم من، میهمان هر شبت، لولی وش مغموم منم من، سنگ تیپاخورده ی رنجور منم، دشنام پست آفرینش، نغ,اخوان,ثالث ...ادامه مطلب

  • سعدی

  • این شعر سعدی به صورت عمودی و افقی یک جور خوانده می‌شود:←↓از چهره، افروخته ،گل را ،مشکن!افروخته، رخ مرو، تو دیگر ،به چمن!گل را ،تو دگر، مکن خجل ،ای مه من !مشکن ،به چمن، ای مه من، قدر سخن ! واقعا سعدی فرمانروای ملک سخن . ,سعدی ...ادامه مطلب

  • مولانا

  • ای قوم به حج رفته کجایید کجایید معشوق همین جاست بیایید بیایید معشوق تو همسایه و دیوار به دیوار در بادیه سرگشته شما در چه هوایید گر صورت بی‌صورت معشوق ببینید هم خواجه و هم خانه و هم کعبه شمایید ده بار از آن راه بدان خانه برفتید یک بار از این خانه بر این بام برآیید آن خانه لطیفست نشان‌هاش بگفتید از خواجه آن خانه نشانی بنمایید یک دسته گل کو اگر آن باغ بدیدیت یک گوهر جان کو اگر از بحر خدایید با این همه آن رنج شما گنج شما باد افسوس که بر گنج شما پرده شمایید                                       غزل شماره ی648 ,مولانا ...ادامه مطلب

  • ماهی سیاه کوچواو

  • ماهی کوچولو گفت:� هیچ کس زیر پای من ننشسته. من خودم عقل و هوش دارم و می فهمم، چشم دارم و می بینم.� همسایه به مادر ماهی کوچولو گفت:� خواهر ، آن حلزون پیچ پیچیه یادت می آید؟� مادر گفت:� آره خوب گفتی ، زیاد پاپی بچه ام می شد. بگویم خدا چکارش کند!� ماهی کوچولو گفت:� بس کن مادر! او رفیق من بود.� مادرش گفت:� رفاقت ماهی و حلزون ، دیگر نشنیده بودیم!� ماهی کوچولو گفت:� من هم دشمنی ماهی و حلزون نشنیده بودم، اما شماها سر آن بیچاره را زیر آب کردید.� همسایه گفت:� این حرف ها مال گذشته است.� ماهی کوچولو گفت:� شما خودتان حرف گذشته را پیش کشیدید.� مادرش گفت:� حقش بود بکشیمش ، مگر یادت رفته اینجا و آنجا که می ن,ماهی,سیاه,کوچواو ...ادامه مطلب

  • قیصرامین پور

  • نام :قیصر نام خانوادگی :امین پور تاریخ تولد :1338/2/2 مدرک تحصیلی :دکترای ادبیات فارسی در دوم اردیبهشت ماه 1338 درشهرستان گُتوند خوزستان متولد شد.دوران کودکی و تحصیلات ابتدایی را در زادگاهش گذراند و برای ادامه تحصیل به دزفول رفت.امین پور در سال 1357 دیپلم تجربی گرفت و سپس تحصیلات دانشگاهی خود را در رشته دامپزشکی در دانشگاه تهران آغاز کرد. وی در سال 1358 با انصراف از رشته دامپزشکی، به جمع دانشجویان علوم اجتماعی پیوست. قیصر امین پور مجدداً در سال 1363 تغییررشته داد و تحصیلات خود را در رشته زبان و ادبیات فارسی دانشگاه تهران دنبال کرد و در بهمن ماه سال 1376 با دریافت مدرک دکترای زبان و ادبیات فارسی از دانشگاه تهران فارغ التحصیل شد.   بیوگرافی قیصر امین پور دکتر قیصر امین پور از زمرهِ شاعرانی بود که از همان آغاز فعالیت های حوزه هنری به جمع گروه شعر آنجا پیوست و همگام با سایر شاعران فعال حوزه هنری در بسیاری از شب های شعر برگزار شده در جبهه های دفاع مقدس شرکت کرد و در مناطق مختلف عملیاتی به شعرخوانی پرداخت.او عضو شورای شعر و ادبیات حوزه بود و در تشکیل جلسات شعرخوانی و نقد و بررسی شعر و تشویق ,قیصر امین پور,قیصر امین پور شعر,قیصر امین پور زندگینامه,قیصر امین پور اشعار,قيصر امين پور,اشعار قیصر امین پور,زندگی نامه قیصر امین پور,قیصرامین پور شاعر,شعرهاى قيصرامين پور ...ادامه مطلب

  • زندگينامه وحشــي بافقـــي:

  • زندگينامه وحشــي بافقـــي: مولانا شمس الدين محمد وحشي بافقي يكي از شاعران زبر دست ايران در سده دهم است كه از عهد زندگاني خود در ايران و هند نام برآورده و شعرش دست به دست گشته است . دوران حياتش مصادف بود با پادشاهي طهماسب صفوي و شاه اسماعيل ثاني و شاه محمد خدابنده و او در شعر خود شاه طهماسب را ستوده است  .   وي از خانداني متوسط در بافق برخاسته است . برادر بزرگ او مرادي بافقي نيز از شاعران روزگار خود بود و در آشنايي وحشي به محفل هاي ادبي بسيار موثر بود ولي پيش از آنكه وحشي در شاعري به شهرت برسد بدرود حيات گفت و در برخي اشعار وحشي نام او يافت مي شود .   ولادت وحشي ، ظاهرا در ميانه نيمه اول سال در بافق ( بر سر راه يزد و كرمان ) اتفاق افتاد و چون بافق را گاه از اعمال كرمان و گاهز از يزد در قلم مي آوردند ، به همين سبب ، وحشي را هم گاهي يزدي و گاه كرماني گفته و نوشته اند . آغاز حياتش در زادگاه سپري شد و در آنجا به غير از برادرش در خدمت شرف الدين علي بافقي به كسب دانش و ادب پرداخت . شرف الدين علي از شاعران و اديبان زمان و از ستايشگران شاه طهماسب و داراي ديواني از قصيده و غزل پيرامون چهار هزار , ...ادامه مطلب

  • داستانک

  • یکی از صبح‌های سرد دی ماه سال1390 ، مردی در متروی تهران، ویولن می نواخت. او به مدت ۴۵ دقیقه، ۶ قطعه از باخ را نواخت. در این مدت، تقریبا دو هزار نفر وارد ایستگاه شدند، بیشتر آنها سر کارشان می‌رفتند. بعد از سه دقیقه یک مرد میانسال، متوجه نواخته شدن موسیقی شد. او سرعت حرکتش را کم کرد و چند ثانیه ایستاد، سپس عجله کرد تا دیرش نشود. ۴ دقیقه بعد: ویولونیست، نخستین پولش را دریافت کرد. یک زن پول را در کلاه انداخت و بدون توقف به حرکت خود ادامه داد. ۵ دقیقه بعد: مرد جوانی به دیوار تکیه داد و به او گوش داد، سپس به ساعتش نگاه کرد و رفت. ۱۰ دقیقه بعد: پسربچه سه‌ساله‌ای که در حالی که مادرش با عجله دستش را می‌کشید، ایستاد. ولی مادرش دستش را محکم کشید و او را همراه برد. پسربچه در حالی که دور می‌شد، به عقب نگاه می‌کرد و ویولنیست را می‌دید. چند بچه دیگر هم کار مشابهی کردند، اما همه پدرها و مادرها بچه‌ها را مجبور کردند که نایستند و سریع با آنها بروند. ۴۵ دقیقه بعد: نوازنده بی‌توقف می‌نواخت. تنها شش نفر مدت کوتاهی ایستادند و گوش کردند. بیست نفر پول دادند، ولی به مسیر خود بدون توقف ادامه داند. ویولینس,داستانک,داستانک های زیبا,داستانک های جالب,داستانک های آموزنده,داستانک خارجی,داستان عاشقانه,داستانک طنز,داستانک زیبا,داستانک جالب,داستان خنده دار ...ادامه مطلب

  • جلال‌الدین محمد بلخی:

  •       جلال‌الدین محمد بلخی معروف به مولوی و مولانا و رومی ( ‎۶ربیع‌الاول ۶۰۴، بلخ یا وخش – ۵ جمادی‌الثانی ۶۷۲ هجری قمری، قونیه) (۱۵ مهر ۵۸۶ – ۴ دی ۶۵۲ هجری شمسی) از مشهورترین شاعران ایرانی‌تبار پارسی‌گوی است. نام کامل وی «محمد ابن محمد ابن حسین حسینی خطیبی بکری بلخی» بوده و در دوران حیات به القاب «جلال‌الدین»، «خداوندگار» و «مولانا خداوندگار» نامیده می‌شده‌است. در قرن‌های بعد (ظاهراً از قرن ۹) القاب «مولوی»، «مولانا»، «مولوی رومی» و «ملای رومی» برای وی به کار رفته‌است و از برخی از اشعارش تخلص او را «خاموش» و «خَموش» و «خامُش» دانسته‌اند. زبان,جلال الدین محمد بلخی که بود,جلال الدین محمد بلخی کیست,جلال الدین محمد بلخی معروف به مولوی,جلال الدین محمد بلخی مولوی,جلال الدین محمد بلخی ویکی پدیا,جلال الدین محمد بلخی زندگینامه,جلال الدین محمد بلخی,جلالالدين محمد بلخي,اشعار مولانا جلال الدین محمد بلخی,مثنوی مولانا جلالالدین محمد بلخی ...ادامه مطلب

  • آلبر کامو (Albert Camus)

  • آلبر کامو (Albert Camus) در تاریخ 7 نوامبر سال 1913 میلادی متولد شد و در چهارم ژانویه 1960 میلادی نیز درگذشت. او نویسنده، فیلسوف و روزنامه‌نگار الجزایری-فرانسوی‌تبار، یکی از فلاسفه بزرگ قرن بیستم و از جمله نویسندگان مشهور و خالق کتاب بیگانه است. کامو در سال 1957 به خاطر «آثار مهم ادبی که به روشنی به مشکلات وجدان بشری در عصر حاضر می‌پردازد» برنده جایزه نوبل ادبیات شد. آلبر کامو دو سال پس از بردن جایزه نوبل در یک سانحه تصادف درگذشت. با وجود اینکه کامو یکی از متفکران مکتب اگزیستانسیالیسم شناخته می‌شود او همواره این برچسب خاص را رد می‌کرد. در مصاحبه‌ای در سال 1945 ک, ...ادامه مطلب

  • سخن بزرگان

  •     1. بزرگترین عیب برای دنیا همین بس که بی‌وفاست. (حضرت علی علیه‌السلام) ۲. آرزو دارم روزی این حقیقت به واقعیت مبدل شود که همه‌ی انسان‌ها برابرند. (مارتین لوتر‌کینگ) 3. بهتر است روی پای خود بمیری تا روی زانو‌هایت زندگی کنی. (رودی) ۴. بر روی زمین چیزی بزرگتر از انسان نیست و در انسان چیزی بزرگتر از فکر او. (همیلتون) ۵. عمر آنقدر کوتاه است که نمی‌ارزد آدم حقیر و کوچک بماند. (دیزرائیلی) ۶. چیزی ساده تر از بزرگی نیست آری ساده بودن همانا بزرگ بودن است. (امرسون) ۷. به نتیجه رسیدن امور مهم، اغلب به انجام یافتن یا نیافتن امری به ظاهر کوچک بستگی دارد. (چاردینی) ۸. آ, ...ادامه مطلب

  • شکسپیر

  • ویلیام شکسپیر در ۲۶ آوریل ۱۵۶۴ در شهر استراتفورد در انگلستان غسل تعمید داده شد. شهرت شکسپیر به عنوان شاعر، نویسنده، بازیگر و نمایشنامه نویس منحصربه‌فرد است و برخی او را بزرگ‌ترین نمایشنامه نویس تاریخ می‌دانند، اما بسیاری از حقایق زندگی او مبهم است. پدرش از صاحب منصبان دیوانی بود که گویا بعدها با مشکلات مالی مواجه شد و مادرش فرزند یک زمین‌دار محلی دارنده بود. شکسپیر احتمالاً در مدرسهٔ گرامر استراتفورد تحصیل کرده و در آنجا اطلاعات ارزشمندی دربارهٔ لاتین به دست آورده؛ اما ویلیام رهسپار آکسفورد یا کمبریج نشد. دربارهٔ جوانی ویلیام افسانه فراوان اس,شکسپیر,شکسپیر عاشق,شکسپیر و شرکا,شکسپیر مکبث,شکسپیر کیست,شکسپیر زندگی نامه,شکسپیر اشعار,شکسپیر هملت,شکسپیر اتللو,شکسپیر شب دوازدهم ...ادامه مطلب

  • احمد شاملو

  • حمد شاملو (زاده ۲۱ آذر، ۱۳۰۴ در تهران؛ در خانهٔ شمارهٔ ۱۳۴ خیابان صفی‌علیشاه - درگذشته ۲ مرداد ۱۳۷۹ فردیس کرج) شاعر، نویسنده، فرهنگ ‌نویس، ادیب و مترجم ایرانی است. آرامگاه او در امامزاده طاهر کرج واقع است. تخلص او در شعر الف. بامداد و الف. صبح بود.     تولد و سال‌های پیش از جوانی احمد شاملو در ۲۱ آذر ۱۳۰۴ در خانه شماره ۱۳۴ خیابان صفی علیشاه تهران متولد شد. پدرش حیدر نام داشت که تبار او به گفته شاملو در شعری از مجموعه‌ی مدایح بی‌صله، به اهل کابل برمی‌گشت؛ مادرش کوکب عراقی است. دوره‌ی کودکی را به خاطر شغل پدر که افسر ارتش بود و هرچند وقت را در جایی به مأ,احمد شاملو,احمد شاملو شعر,احمد شاملو یوتیوب,احمد شاملو آیدا در آینه,احمد شاملو شازده کوچولو,احمد شاملو شبانه,احمد شاملو فردوسی,احمد شاملو اشعار سیاسی ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها